تغيير عادات سينماي ايران با «گــذشتـه»
يك نمايش هر فيلمي را ميتوان از جنبههاي مختلف مورد بررسي قرار داد.
ميتوان به خود اثر از نگاه ساختاري پرداخت و در عين حال ميتوان از منظر
خارج از حوزه كيفي به آن نگريست و مثلاً جنبههاي فرامتني مثل وضعيت
جامعهشناسانه آن را مورد واكاوي قرار داد. فيلم «گذشته» از جمله آثاري است
كه ميتوان از زواياي مختلف به آن نگاه كرد و در قياس با وضعيت كلي آثار
سينماي ايران با اوضاع كلان سينما بحث كرد. اما بهانه اين نوشته، دو اتفاق
مهم خارج از كيفيت و ارزشهاي آخرين كار اصغر فرهادي است. ضمن آن كه در
فرصتي ديگر به ارزشهاي آشكار و نهان اين فيلم و قياس آن با اثر پيشينش
«جدايي نادر از سيمين» خواهم پرداخت.
دو «گذشته» را به همراه پسرم در غروب يكي از روزهاي وسط هفته به تماشا
نشستم. آنچه در وهله اول به چشم ميآمد، استقبال شايان توجه از فيلمي بود
كه از تبليغات شهري و تلويزيوني چنداني برخوردار نيست اما از آنجا كه افكار
عمومي شاخكهاي حساسي دارند، به سرعت اكران آن را رصد كرده و به سينماها
عزيمت كردهاند. فيلمي كه در روزهاي نخست اكران حدود 50 تا 60 ميليون (تنها
با 20 سالن) فروش داشته و در اين غروب تابستان هم شاهد حضور متراكم
تماشاگران در دو طبقه سالن سينما آزادي بوديم. نكته حائز اهميت در اين
اتفاق، تكرار نظريه «فيلم خوب تماشاگر دارد» بود. شايد تماشاگران از
فيلمهاي عامهپسندي همچون «اخراجيها» يا «كلاه قرمزي» هم استقبال كرده
باشند. اما «گذشته» از جمله آثاري است كه به مخاطب احترام ميگذارد و سليقه
او را
ارتقا ميدهد.
سه عليرغم آن كه به مديريت سينمايي كشور ايرادات فراواني وارد است- و
شخصاً به بسياري از طرحها و برنامههاي اين دوره انتقاد دارم- اما دور از
انصاف است اگر از اكران فيلم «گذشته» همزمان با برخي كشورهاي جهان تقدير
نكنيم. اتفاقي كه براي نخستين بار در سالهاي پس از انقلاب اسلامي شاهد آن
هستيم. حركتي كه مورد ستايش بسياري از سينماگران قرار گرفت و البته حسرت
اكران همزمان «كپي برابر اصل» و «مثل يك عاشق» عباس كيارستمي را براي ما
زنده كرد.
چهار فيلم «گذشته» حدود 130 دقيقه زمان در بردارد، اما به نظرم برخي
تماشاگران براي اين مدت زمان صرف شده حوصله كافي به خرج نميدادند. اين
رويكرد هم كاملاً طبيعي است چرا كه در سينما – جز در معدود مواردي –
فيلمهاي بلندمدت روي پرده نرفتهاند. از يك سو سينماداران (به خاطر كاهش
تعداد سانسهاي هر روز) ناراضياند و از سوي ديگر تماشاگران ما عادت به اين
نوع آثار ندارند. اما «گذشته» نشان ميدهد كه تماشاگر را ميتوان با فيلم
خوب به آثار بلندمدت هم عادت داد و سليقهاش را متفاوت از آثار استاندارد
ايراني 100 دقيقهاي كرد.
حتما مرا نميشناسيد،شايد هم نه!